بنام مجمع روحانیون مبارز سه روز پس از آنکه دو خیابان و میدانی که در آن آشوبها ویکهفتهای شکل گرفت،آرام شدند بیانیهای صادر گردید و در آن ضمن بکار بردن عبارات تند علیه نظام که به هیچ وجه با سیاق عباراتی که موافقان یک نظام به کار میبرند سازگار نیست و حتی کاملا در نقطه مقابل آن قرار داردعبارات عجیبی به چشم میخورد.
در گذشته بعضی از اعضای مجمع روحانیون مواضع تند و ساختار شکنانه علیه نظام داشتند و دست بعضی از آنان در فتنهها و تحرکات غیرقانونی و غیرشرعی اشکار بود ولی نوعا از این مواضع به تندخویی فردی که آن موضع را گرفته است تعبیر و حداکثر با واژه "رادیکالیسم "توضیح داده میشد اما بیانیهی دیروز مجمع روحانیون که در حمایت صریح از آشوبطلبی و کشتار بیگناهان صادر شد تعحب فراوانی را برانگیخت اما البته برای کسانی که پشت صحنه ماجرای راهاندازی مجمع روحانیون درمقابل جامعه روحانیت ونقش کلیدی عناصر سازمان مجاهدین انقلاب در راهاندازی مجمع روحانیون رامیدانستند هیج تعجبی نداشت.
در ارتباط با بیانیه مجمع روحانیون نکات زیر به چشم میخورد:
1- بدون استثنا همه کشتهشدهها "شهید " لقب گرفتهاند در حالی که فقط تعدادی از آنان که عناصر نیروی انتظامی و بسیجی بودهاند و به مقابله با آشوب طلبان پرداختهاند، شهید میباشند با توجه به اینکه بعضی از این کشتهها قبلا اقدام به قتل نیروهای مردمی کرده اند، اقدام مجمع در شهید خواندن آنان چه معنایی دارد، آیا به جز همراهی مطلق با آشوبطلبان؟
2- بدون استثنا از همه زندانیهای حادثه دفاع شده و خواستار آزادی فوری آنان شده است آیا قبول ندارند که به حداقل بخشی از دستگیر شدگان همان کسانی هستند که اقدام به قتل ،غارت و اغتشاش کردهاند و یا بعضی از آنان طراح و فرمان ده حادثه بودهاند؟
دعوت مطلق به آزادی آنان به معنای همداستان بودن نیست؟
3- در دو جای بیانیه به طور مطلق به "حکومت "که به معنای نظام جمهوری اسلامی است تاخته شده وآن را "غیرمردمی " لقب دادهاند که طبعا معنای نامردمی همان نامشروع بودن است آیا از نظر مجمع روحانیون حکومت جمهوری اسلامی نامشروع است ظاهرا وقتی از کشتهها و زندانیهای اغتشاشگری دفاع مطلق میشود حکومت مقابل آنان نامشروع فرض شده است در یک جای بیانیه از صدا و سیما با عنوان "بلندگوهای حکومتی " و در جای دیگر "صدا و سیمای حکومتی " یاد شده و این به معنای مرزبندی مجمع روحانیون با حکومت جمهوری اسلامی است ای دریغا امام میفرمودند با ضد انقلاب مرزبندی داشته باشید حالا مجمع به مرزبندی با بزرگترین میراث امام که نظام جمهوری اسلامی رسیده است.
4- در چند جای بیانیه از اینکه میرحسین و همفکران و همراهان اومسبب و دعوت کننده به اغتشاش خوانده شدهاند ابراز نگرانی شده است این در حالی است که در روز جمعه رهبر معظم انقلاب با نادیده گرفتن حوادث در فاصله 23 تا 28 خرداد تلاش کردند تا حساب میرحسین و ... از آشوبطلبان و مخالفان نظام جدا باشد ولی آیا او و همراهان اواز جمله مجمع روحانیون هم کمکی به جدا شدن پرونده میرحسین با آشوبطلبان کردند و یا بیانیههای آنان کاملا اثبات کرد که برخلاف نظر ملاطفت آمیز رهبر فرزانه این پرونده دو تا نیست این صحنه یادآور تلاش حضرت امام برای جدا کردن پرونده بنیصدر از منافقین بود که متاسفانه بنیصدر این را قدر ندانست. اما واقعا مگر آشوبطلبی غیر از نادیده گرفتن قانون و توسل به شیوههای غیرقانونی است و مگر کار میرحسین و مجمع در حذف نام رهبر معظم از نامهنگاریها،معکس کردن نهاد مقدس شورای نگهبان که عدهای فقیه سرشناس و پیرو حضرت امام و عدهای حقوقدانان برجسته آن را شکل میدهند و ملکوک صدا و سیما که همه امکانات خود را که در طول 30 سال اخیر یعنی حتی در دوره حضرت امام بیسابقه بوده در اختیار شور و شعور انتخاباتی قرار داد و به مخالفان دولت کنونی سه برابر وقت داد، قابل قبول است؟ آیا نفی نظام، رهبری و دستگاههای مسئول آن که سدهای این ملت برای مقابله با دسیسههای خارجی وداخلی است، قانونی است؟
5- مجمع در بیانیهی خود مدعی شده است که صدا و سیمای جمهوری اسلامی بیاعتبار شده و از این رو مردم برای دیدن حقایق جاری و شنیدن خبرهای درست به پای رسانههای بینالمللی کشیده شدهاند. آیا این درست است که مجمع مشروعیت تراشی برای رسانههای انگلیس و آمریکایی و اسرائیلی کند و از صدا و سیمای جمهوری اسلامی که جمعی از مردم شریف کشور آن را اداره مینماید، مشروعیت زدایی نمایند ایا با توجه به دعوت رسانههای انگلیسی و ... به آشوب وتخریب دعوت صدا و سیمای جمهوری اسلامی به آرامش و تشویق به طی راههای قانونی این نحوه برخورد مجمع روحانیون دعوت به آشوب طلبی و نفی هر چه که به ملت ایران تعلق دارد، نیست؟
6- آیا القا اینکه علمای حوزه علمیه قم شدیدا تحت فشار هستند و از آنان خواسته میشود تا در مقابل مردم بایستند وهن روحانیت و مرجعیت نیست و این را القاء نمیکند که روحانیون تحت فشار تصمیم میگیرند. راستی آیا اگر روحانیون دعوت به آرامش و طی راههای قانونی کردند در مقابل مردم ایستادهاند؟ کدام مردم آیا منظور همان اغتشاشگرها نیستند؟
آیا موافق نشان دادن علمای قم با اغتشاشگرها اهانت شدید به روحانیون و مراجع نیست؟
راستی چه کسانی به مراجع و روحانیت در قم و ... فشار میآوردند تا در مقابل اغتشاش گران راه سکوت را در پیش گیرند؟ که نگرفتهاند ... آیا این بیانیه بر ملا نمیکند که سران اغتشاش گر شب و روز برای منفعل کردن روحانیت و سایر نخبگان جامعه تلاش میکنند و البته راه به جایی نبردهاند.
7- در جای جای بیانیه مجمع روحانیون وانمود شده است که به دلیل نادیده گرفتن خواسته غیرقانونی ابطال انتخابات کشور دچار مشکل حاد شده است و لذا برای بازگشت آرامش به کشور باید آشوب طلبان آزاد شوند هیاتهای غیرقانونی متشکل از فتنهگران شکل بگیرند،نهادهای قانونی بیاعتبار شده و دور زده شوند، برای آشوب طلبان به هلاکت رسیده بنای یادبود تاسیس گردد، رسانههای ارتباط جمعی کشور به جولانگاه آشوبطلبان و قانون ستیزان تبدیل گردند، مهندس موسوی علیرغم آنکه تنها یک سوم آرا مردم را کسب کرده به کرسی ریاست جمهوری تکیه زند؟ آراء نزدیک به 25 میلیون نفر دو برابر رای موسوی .. باطل شوند، فصل الخطاب بودن رهبری نظام از بین برود، اعتبار نظام جمهوری اسلامی از میان برود و همه توصیههای حضرت امام خمینی در باره رعایت قانون، محوریت اخلاق، حفظ نظام جمهوری اسلامی، محور بودن ولایت فقیه، میزان بودن رای ملت، پشتیبانی از مسئولان خدمتگذار، اجازه ندادن به بیگانگان برای جولان در فضای کشور، عدم اعتنا به تبلیغات دشمنان شناخته شده اسلام دعوت علما به آرامش، حفظ وحدت، حفظ دستاوردهای نظام جمهوری اسلامی، بیداری در مقابل توطئههای غرب و شرق و عدم هم پیمانی با منافقین و لیبرالها به یکباره به موزه تاریخ سپرده شوند.
مجمع روحانیون در بیانیهی خود نه فقط با ملت ایران که صحنههای با شکوه انتخابات 40 میلیونی 22 خرداد را خلق کرد، وداع کرده است بلکه با حضرت امام، نظام جمهوری اسلامی و اسلام نیز خداحافظی کرده است و این خیلی عجیب و باور ناپذیر است چه طور میشود که یک مجمع روحانی تا این درجه سقوط کند و خود را مدار و محور عالم به حساب آورد و وقتی در یک انتخابات شکست میخورد کل مملکت را در خطر فرض میکند و وقتی به دعوت و تحریک آنان یک گروه در یک میدان یا یک خیابان جمع می شوند، همه ایران را ملتهب و غرق در آشوب فرض مینمایند آقایان این آشوب فقط در سینههای شما ست و در حلقههایی که رای ملت و قانون ومنطق و انصاف و اخلاق را بر نمیتابند و نه در بین ملتی که 30 سال است انقلاب اسلامی را چون جان در میان گرفتهاست و چون پروانه بر گرد آن میچرخد.
نباید گمان کرد که این بیانیه توسط تعدادی روحانی نگاشته شده است هیچ تردیدی وجود ندارد که به هیچ وجه این بیانیه نشاندهنده موضع حدود 36 روحانی عضو این مجمع نیست بلکه یک نفر از شیادان که احیانا در لباس روحانیت رفته و آن را غصب کرده است، بیانیهای نگاشته وآن را به حساب مجمع روحانیون مبارز گذاشته است چه کسی تردید دارد که موضع حججالاسلام و المسلمین رحیمیان، قمی، دعایی، مقدم، ذاکری، انصاری و.. فرسنگها با مواضع مطرح شده در این بیانیه منافات دارد و انتظار این است که اعضای مجمع سریعا و با صراحت موضع خود را در مقابل آن اعلام نمایند که خواهند نمود.
سعدالله زارعی
تاریخ : شنبه 88/4/6 | 11:11 عصر | نویسنده : سعید | نظرات ()